loading...
بدمینتون بدون مرز
admin بازدید : 747 دوشنبه 27 آذر 1391 نظرات (0)

 

یکی از پر افتخار ترین بازیکنان تاریخ بدمینتون ایران در مورد اتفاقات، تجربیات و خاطرات خود در دوران ریاست جناب آقای کرباسیان بازگو کرده است که بسیار شنیدنی است برای هر ورزشکاری در هر رشته ای به خصوص رشته بدمینتون.
افشین بزرگزاده در دوران کود

کی این رشته را آغاز و حدود 15 سال در تیم ملی ایران بازی کرد.
ایشون هم اینک در کشور امارات زندگی میکنند و اولین آکادمی رسمی رو در این کشور راه اندازی کردند.
این صحبتهای آقای افشین بزرگزاده با صحبتهای آقای فرید خانجانی همسو است با این تفاوت که خانجانی ریاست قبلی فدراسیون را بهتر ارزیابی کردند.
البته تا بوده همین بوده...

افشین بزرگزاده:
از وقتی من یادم میاد که حدودا برمیگرده به سال 1362 تا حالا,بدمینتون ایران این مشکلات رو داشته و داره ولی هیچکس از جمله خود من,اینگونه جرات بیان مشکلات رو در پخش زنده رادیو و تلویزیون نداشته.شاید هم مشکلات اینقدر مسخره و بچه گانه بود که نمیشد بیانش کرد ولی اینقدر تاسف آور بود که مسیر زندگی خیلیا رو عوض کرد حتی مسیر خود ورزش بدمینتون اینقدر عوض شد که سالها عقب افتاد.چندتا از اونا رو عنوان میکنم شاید بعضیا با پیشنهاداتی که میدم هم نظر باشن.
1) اعزام بازیکنان به تورنمنتهای کشورهای مختلف و عدم ارائه نام بازیکنان به جدول مسابقات.
2) کنسل شدن اعزام به بسیاری از مسابقات در دقیقه 90 بعد از یکسال اردوی شبانه روزی که حتی اگر برخی از همسفران خاطرشون باشه ساک ورزشی و وسایل ما رفت ولی ما نرفتیم که باعث شد 6 نفر از ملی پوشان,بدمینتون رو رها کنن.چندتا از دلایل رو هم بیان میکنم:
الف) تصادف حراست تیم در هنگام عزیمت به فرودگاه.
ب) عدم دقت مسئول فدراسیون در سن بازیکنان برای مسابقات جوانان آسیا که در اثر اون بدمینتون ایران یکی از خوشفکرترین بازیکنانش رو از دست داد (محمد گلکار- اصفهان).
ج) اعلام کمبود بودجه روز پرواز.
د) عوض شدن نظر فدراسیون در روز پرواز.
3) البته اگر فدراسیون به مسابقاتی نظر داشت تیم بدون تمرین و بدون اطلاع قبلی هم اعزام میشد.مثلا یادمه صبح روز 5 شنبه به ما اعلام کردن تیم باید به فیلیپین بره که ما ساعت 4 و نیم بعدازظهر بعد از گرفتن اجازه خروج نظام وظیفه,مهر خروج گذرنامه,بلیط و ویزا در عرض 8 و نیم ساعت بدون تمرین به همراه علیرضا شفیعی,مرتضی ولی دروی و بهادر زکی زاده به مسابقات توماس کاپ اعزام شدیم که چون برنامه و آمادگی ذهنی برای مسابقات نداشتیم بدون کسب هیچ تجربه مفیدی به همه باختیم و برگشتیم.
4) رفتن به سفرها هم جالب بود.مثلا توماس کاپ 2000 هند,برای انتخاب شدن 7 خان رستم رو باید رد میکردیم.به دلیل کمبود بودجه تعداد کمی بازیکن باید انتخاب میشدن که همیشه دلمون برای کسانی که انتخاب نمیشدن میسوخت.بعد وقتی سوار هواپیما میشدیم تیم 5 نفر بود و همراهان تیم 10 نفر.با 4 ساعت پرواز مستقیم میشد به هند رسید ولی 30 ساعت به کل کشورهای همسایه میرفتیم که نفری 100 دلار کمتر برای بلیط بدیم,غافل از اینکه داشتیم هزاران دلار ضرر میدادیم یعنی خستگی بازیکنان و دیر رسیدن به هند و نتیجه نگرفتن.باور کنین به دلیل تمرین نکردن در زمین اصلی مسابقه بخاطر دیر رسیدن,توپ رو نمیتونستیم به دلیل بلندی سقف ببینیم.راستی فراموش نمیکنم یکی از توقفها در بنگلادش بود که مجبور شدیم شب قبل از مسابقه رو روی صندلیهای فرودگاه بگذرونیم.
5) تغذیه بسیار نامناسب به دلیل صرفه جویی در هزینه ها که خیلی در توان بازیکنان تاثیر میگذاشت.
6) توجه به مسایل حاشیه ای بجای تقویت روحیه بازیکنان از جمله نپوشیدن شلوارک و خیلی چیزهای دیگر که مطرح کردنش صحیح نیست.
7) سردرگمی سرپرست تیم برای گرفتن جدول مسابقات و اعلام زمان مناسب مسابقه به بازیکنان.
8) عدم برنامه صحیح و ایجاد فضای نامناسب برای بازیکنان در مسابقات جهانی لوزان سوییس.حدس مسئولین وقت این بود که همگی ما بازیهای اول رو میبازیم.بنده با شانس جدول مناسب,تونستم بازی اول رو برنده بشم.یادم میاد بازی دوم رو هم میتونستم برنده بشم ولی چون همه چیز اونجا گرون بود باید زود برمیگشتیم و من کنار زمین چمدونم آماده بود که به فرودگاه بریم.یعنی نتیجه برد و باخت مهم نبود و ما باید برمیگشتیم.در صورتیکه تیمهای دیگه در کنار زمینشون بجای چمدون,روانشناس داشتن.
9) عدم استفاده فدراسیون از افراد با تجربه مثل (حمید نسیمی) که اسطوره بزرگ بدمینتون ایران بود.
10) کنار گذاشتن مدیران بسیار موفقی مثل آقای (شاه حسینی) که ورزش بدمینتون,مدیون ایشان هستند و خواهند بود,به دلیل سوئ تفاهمات فردی.
11) اخراج بنده از اردوی تیم ملی 2 روز قبل از مسابقات غرب آسیا توسط سرپرست وقت تیمهای ملی به دلیل اینکه به عنوان کاپیتان تیم ملی بعد از آسیب دیدگی چند تن از ملی پوشان بخاطر لیز بودن زمین,درخواست استفاده از فرش بدمینتون که در کنار همون زمین لغزنده در حال خاک خوردن بود را داشتم.
12) استفاده از بعضی دوستانی که بزرگترین انتقادشون لغت "چشم" هست.
13) خروج خیلی از بازیکنانی که سالها برایشان هزینه شده بود به دلیل مدیریت غلط فدراسیون و عدم حمایت از اونها.
و خیلی چیزای دیگه.
حالا من یه پیشنهاد دارم.فکر میکنم این برنامه مصاحبه ها میتونه محرک یا شاید زنگ خطری باشه که همه دست به دست هم بدن و به فدراسیون کمک کنن که مشکلاتشو در داخل خانواده بدمینتون حل کنه نه در تلویزیون و جلوی 75 میلیون نفر.چرا این مشکلات اینجور جاها مطرح میشه؟چون گوش شنوایی نیست اگر بود در اینهمه سال حل میشد.همه ما دوستدار بدمینتون مخصوصا پیشرفت بدمینتون کشورمون هستیم.به عنوان کسی که 29 سال از عمرمو در این ورزش سپری کردم پیشنهاد میکنم انقلابی با دیدگاه مثبت در بدمینتون ایران ایجاد کنیم.از انتقاد کردن نترسیم و در جهت پیشرفت اقدام کنیم.از مسئولین بخوایم جوابگوی این مشکلات باشن.تا کی باید این اشتباهات بچه گانه اتفاق بیفته؟آیا یه بازیکن باید به فدراسیون اعلام کنه که هنوز بزرگترین رویداد بدمینتون ایران یعنی دهه فجر هنوز در تقویم فدراسیون جهانی نیست؟در هر حال از همه دوستان عذرخواهی میکنم که زیاده گویی کردم ولی واقعا قلبم به درد اومد وقتی دیدم هنوز بعد از 10 سال خروج من از ایران هنوز همون مشکلات حتی بدترش وجود داره.خدا بگم چیکارت کنه که در دل منو بعد از 10 سال برای اولین بار باز کردی.در کل امیدوارم حرفام به دوستی برنخورده باشه اینا فقط درد و دل یه عاشق واقعی بدمینتونه که به دنبال پست و مقام و پول و هیچ چیز دیگه ای نیست.واقعا وظیفه خودم دیدم که ساعت 3 و نیم نصفه شب اینقدر بنویسم. سکوت,گوشه گیری و خروج از ایران فقط یه سری گدا گشنه رو خوشحال میکنه که اصلا نمیدونن بدمینتون یعنی چی یا مدیریت ورزش چیه.درد یه قهرمان رو یه قهرمان میفهمه.چرا چندتا بازیکن ملی خاک خورده یا کسی که چندتا بازیکن ملی تحویل بدمینتون ایران داده رو در راس کار نمیذارن تا یکم بدمینتون ایران جون بگیره؟ماشاله خیلی از بچه ها تحصیلاتشون در همین رابطست.البته چندتا از دوستان هم دوره ای هم هستند که تا اونجا که من در جریانم,بیشتر به فکر بیزنس هستند و با سر خم کردن جلوی دستورات روسا,تنها به دنبال شهرت و مقام هستن که من ازشون خیلی گله دارم.الان کسانی که در راس هستن مدرک دانشگاهی غیر ورزشی دارن که اصلا ربطی به ورزش نداره و کل افتخارشون اینه که سالها کاتب فدراسیون بودن.کی باید برای حل این مشکلات قدم پیش بذاره؟همه ما و همه عاشقان واقعی بدمینتون باید به فکر پایان دادن به این مشکلات باشیم برای ارتقای بدمینتون ایران.
در هر صورت باید انقلابی صورت داد که برای همه نسلهای بدمینتون مفید باشه.باید همه تجربیاتشونو روی هم بذارن و بدمینتون ایران رو با اینهمه علاقه مند به جایگاه واقعیش برسونن.
برو به کار خود ای واعظ,این چه فریاد است
مـرا فـتـاد دل از ره,تــو را چــه افـتـاده اسـت
بـه کام تـا نـــرساند مرا لــبش چون نـای
نصیحت همه عالم به گوش من باد است
مـیان او کـه خــــدا آفـریـده اسـت از هـیچ
دقیقه ای است که هیچ آفریده نگشاده است
گدای کوی تو از هشت خُلد مستغنی است
اسیـر عشـق تو از هر دو عـالم آزاد است
اگر چه مستی عشقم خراب کرد ولی
اساس هستی من زان خراب آباد است
دلا مَـنــال ز بیــداد و جــور یــار کـه یــار
تو را نصیب همین کرده است و این،داد است
بـرو فسـانه مـخـوان و فسـون مـدَم حافظ
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 39
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 30
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 30
  • بازدید سال : 155
  • بازدید کلی : 2,598